کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجوع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مراجعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مراجَعة] morāje'at ۱. رجوع کردن؛ بازگشتن.۲. توبه کردن؛ بازگشتن به سوی خدا.
-
مراجعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مراجَعَة] morāje'e رجوع کردن به کسی یا چیزی.
-
انابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انابة] 'enābat ۱. (تصوف) رجوع از غفلت به ذکر. Δ گفتهاند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی.۲. (تصوف) فرار از خلق به سوی حق.۳. [قدیمی] بازگشتن به سوی خدا؛ توبه کردن؛ دست برداشتن از گناه؛ توبه.
-
کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [پهلوی: kar] kār ۱. آنچه کسی انجام میدهد؛ عمل.۲. فعالیتی که فرد در ازای آن پول دریافت میکند؛ پیشه؛ شغل.۳. آنچه فرد را به خود مشغول میکند؛ سرگرمی.۴. وظیفه.۵. گرفتاری؛ مشغولیت.۶. کار گرهخورده؛ مشکل.۷. [مجاز] محصول؛ تولیدشده؛ اثر: ای...