کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربوده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) robude چیزی یا کسی که دریدهشده؛ دربرده.
-
جستوجو در متن
-
قاپیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی. فارسی] qāpide ربودهشده؛ ربوده.
-
مختلس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moxtalas ربودهشده.
-
مسلوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] maslub ۱. ربودهشده.۲. کندهشده.
-
سلیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] salib ۱. ربودهعقل.۲. ربودهمال.۳. زن یا ناقۀ بچهمرده.۴. بچۀ ناتمامافکنده.
-
دزدیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) dozdide ۱. مال ربودهشده؛ دزدیشده.۲. (قید) بهطور دزدی و پنهانی.
-
رنگ آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) rang[']āmiz ۱. کسی که رنگها را بههم مخلوط کند؛ نقاش: ◻︎ از پی نقشهای جانآویز / اختران نقشبند و رنگآمیز (سنائی: ۲۱۸).۲. [قدیمی، مجاز] حیلهگر؛ نیرنگباز؛ مکار: ◻︎ دلم ربودۀ لولیوشیست شورانگیز / دروغوعده و قّتالوضع و رنگآمیز ...