کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربا خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آهن ربا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āhanrobā جسمی که آهن و بعضی فلزات را به سوی خود جذب کند.〈 آهنربای الکتریکی: قطعۀ آهن یا فولادی که به سبب عبور الکتریسیته، خاصیت مغناطیسی پیدا میکند.
-
گوشت ربا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) guštrobā = زغن
-
جوژه ربا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جوژهلوا› (زیستشناسی) [قدیمی] južerobā =زغن
-
هوش ربا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹هوشربای› [قدیمی] hušrobā ۱. ربایندۀ هوش و عقل؛ بیهوشکننده.۲. [مجاز] آنکه یا آنچه بهسبب زیبایی خود هوش و عقل از سر انسان ببرد.