کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rāsti ۱. [مقابلِ کجی و خمیدگی] راست بودن.۲. طرف راست بودن.۳. صحت و درستی.۴. [مقابلِ دروغ] صداقت و حقیقت.〈 راستیرا: [قدیمی] = = بهراستی: ◻︎ راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (؟: لغتنامه: راستی).〈 بهراستی: (قید ...
-
جستوجو در متن
-
صادقانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] sādeqāne از روی صدق؛ از روی راستی؛ بهراستیودرستی.
-
راست آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] rāst[']āy(')in آنکه راستی را پیشه و آیین خود ساخته؛ کسی که بر آیین راستی است.
-
حقیقتا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: حقیقةً] haqiqatan بهراستی؛ بهدرستی.
-
فی الحقیقه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: فیالحقیقة] [قدیمی] felhaqiqe درحقیقت؛ بهراستی.
-
مخلصانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] moxlesāne بهطور راستی؛ از روی خلوص و صفا.
-
حقیقت گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] haqiqatgu کسی که حقیقت را میگوید؛ آنکه به راستی سخن میگوید.
-
مصوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mosavvab آنچه به راستی و درستی آن حکم دادهشده؛ تصویبشده.
-
حقانیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حقّانیّة] haqqāniy[y]at ۱. حق داشتن.۲. راستی و درستی.
-
راست کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] rāstkāri درستکاری؛ راستی و درستی.
-
آستی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ آستین] [قدیمی] 'āsti آستین لباس ◻︎ ز کژّی نجوید کسی راستی / گر از راستی برکند آستی (فردوسی: ۸/۲۶۷).
-
راست خانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] rāstxāne ۱. کسی که بنیان زندگانیش بر راستی و درستی باشد؛ آنکه با همهکس از روی راستی و درستی رفتار میکند.۲. راستودرست.
-
سداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] sadād ۱. راست و درست بودن.۲. به راه راست بودن.۳. راستی و درستی در کردار و گفتار؛ راستی و درستی.۴. استقامت.
-
صدق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] sedq ۱. راست گفتن.۲. [مقابلِ کِذب] راستی و درستی.〈 صدق گفتار: راستی گفتار.〈 صدق مطلب: راستی و درستی مطلب.〈 صدق نیت: اخلاص؛ خلوص؛ درستی نیت.〈 صدق کردن: (مصدر لازم) درست درآمدن گفتار.