کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادیواکتیو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رادیواکتیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: radioactive] (فیزیک، شیمی) rād[i]yo'aktiv جسمی که دارای خاصیت رادیواکتیویته یا تشعشعات اتمی از قبیل اشعۀ آلفا، بتا، و گاما است مانندِ رادیوم، اورانیوم، توریوم؛ پرتوزا.
-
جستوجو در متن
-
آکتینیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: actinium] (شیمی) 'āktiniyom عنصر رادیوآکتیو که در سنگهای معدنی اورانیوم پیدا میشود و اشعۀ بتا صادر میکند.
-
کچلی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) kačali ریزش موی سر بر اثر انواع بیماریهای قارچی، داروها، یا اشعۀ رادیواکتیو.
-
تکنسیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: technétium] (شیمی) teknesiyom فلز رادیواکتیو کمیاب به رنگ نقرهای که از شکاف اورانیوم حاصل میشود.
-
پولونیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: plutonium] poloniyom (شیمی) عنصری جامد، نقرهای رنگ، و شبیه رادیوم که خواص رادیواکتیو دارد.
-
مندلویم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mendélévium] (شیمی) mendeleviyom عنصر شیمیایی فلزی رادیواکتیو با عدد اتمی ۱۰۱ که بهطور مصنوعی تهیه میشود.
-
پلوتونیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: plutonium] (شیمی) po(e)lotoniyom عنصری فلزی دارای خواص رادیواکتیو که از شکافتن اورانیوم به دست میآید و در رآکتورهای اتمی به کار میرود.
-
رادیومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: radiomètre] (فیزیک) rād[i]yometr ابزاری که برای اندازهگیری شدت انرژی تابشی امواج نور، الکترومغناطیس یا رادیواکتیو بهکار میرود.
-
توریم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: thorium] (شیمی) toriyom عنصر فلزی کمیاب، نقرهایرنگ، نرم، رادیواکتیو که از منابع انرژی اتمی است که در صنعت به عنوان اکسیژنزدا استفاده میشود.
-
اورانیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: uranium] (شیمی) 'o(u)rāniyom عنصری فلزی، براق، خاکستری، و نسبتاً گرم، دارای تشعشعات رادیواکتیو که بیشتر بهصورت اکسید اورانیوم همراه سنگ معدن سرب یافت میشود و با شکافت هستۀ آن انرژی اتمی به وجود میآید.
-
کبالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cobalt] (شیمی) kobālt عنصر فلزی سفیدرنگ، سخت، چکشخوار، قابل مفتول شدن، نامحلول در آب، و محلول در اسید ازتیک که در تهیۀ برخی آلیاژها، رنگها، و جلادهندهها به کار میرود.〈 کبالتِ ۶۰: کبالت رادیواکتیو که در معالجۀ سرطان از آن استف...
-
اشعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اشعَّة، جمعِ شُعاع] (فیزیک) 'aša'[']e پرتو.〈 اشعهٴ ایکس (مجهول، رنتگن): (فیزیک) پرتوهای نور با طول موج کوتاه که در پرتونگاری از آن استفاده میشود〈 اشعهٴ کیهانی: (فیزیک) تشعشعات دارای انرژی و قابلیت نفوذ که از فضای خ...