کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادمرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رادمرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) rādmard جوانمرد: ◻︎ ولیکن رادمردان جهاندار / چو گل باشند کوتهزندگانی (دقیقی: ۱۰۶)، ◻︎ ز بهر درم تا نباشی بهدرد / بیآزار بهتر دل رادمرد (فردوسی: ۳/۳۹۷).
-
جستوجو در متن
-
سخی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: سخیّ، جمع: اَسخیاء] saxi[y] کریم؛ بخشنده؛ جوانمرد؛ رادمرد.
-
جنتلمن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [انگلیسی: gentleman] jentelman مرد باوقار، بافتوت، و باتربیت؛ جوانمرد؛ رادمرد.
-
بادسار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بادسر› [قدیمی، مجاز] bādsār ۱. سبکسر؛ سبکمغز؛ مغرور؛ متکبر: ◻︎ بادهای کز وی جدا گردد بخیل از رادمرد / بادهای کز وی شود پیدا حکیم از بادسار (سوزنی: ۱۸۱).۲. سبک؛ بیوقار.