کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذِّئْبُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ذئب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: ذِئاب و ذُؤبان] [قدیمی] ze'b ۱. (نجوم) یکی از صورتهای فلکی جنوبی بین صورت فلکی عقرب و قنطورس؛ سبع.۲. (زیستشناسی) گرگ.۳. دزد؛ راهزن.
-
جستوجو در متن
-
ذؤبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ذئب] [قدیمی] zo'bān = ذئب
-
ذئاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ذئب] [قدیمی] ze'āb =ذئب
-
ذیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذِئب] (زیستشناسی) [قدیمی] zib ذئب؛ گرگ.
-
سرحان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سِراح و سراحین] (زیستشناسی) [قدیمی] serhān ۱. ذئب؛ گرگ.۲. اسد؛ شیر.