کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذمیمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذمیمه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذَمیمَة، مؤنثِ ذَمیم، جمع: ذَمائِم] [قدیمی] zamime =ذمیم
-
واژههای همآوا
-
ضمیمه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ضمیمَة] zamime ویژگی چیزی که آن را به چیز دیگر جمع کرده باشند؛ پیوست.
-
جستوجو در متن
-
ذمایم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذَمائِم، جمعِ ذَمیمَة] [قدیمی] zamāy(')em =ذمیمه
-
حجاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] hejāb ۱. چادر.۲. روپوش؛ روبند.۳. (تصوف) آنچه حائل و مانع میان طالب و مطلوب باشد و مانع تجلی حقایق شود.۴. [قدیمی] پرده.۵. [قدیمی، مجاز] آنچه مانع بین دو چیز دیگر باشد.〈 حجابالغره (غرت): [قدیمی، مجاز] حیرت و سرگردانی.〈 حجاب ظلما...