کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذایع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذایع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذائع] [قدیمی] zāye' ۱. پراکنده.۲. فاش؛ آشکار.
-
واژههای همآوا
-
زایا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) zāyā زاینده.
-
ضایع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ضائع] zāye' ۱. تباه؛ بیکاره؛ بیفایده.۲. [قدیمی] بیاعتبارشده.〈 ضایع شدن: (مصدر لازم)۱. تباه شدن؛ نابود شدن.۲. بیهوده شدن.〈 ضایع کردن: (مصدر متعدی) تباه کردن؛ نابود کردن.〈 ضایع گذاشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] فروگذاشتن؛ م...