کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیولاخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیولاخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مرکب از دیو + لاخ (پسوند مکان)] [قدیمی] divlāx ۱. دیوگاه؛ جای دیوان.۲. بیابان وسیع و هولناک و دور از آبادی: ◻︎ در تف این بادیهٴ دیولاخ / خانهٴ دل تنگ و غم دل فراخ (نظامی۱: ۶۷).
-
جستوجو در متن
-
دیوگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دیوگه› [قدیمی] divgāh جای دیو؛ دیولاخ.
-
لاخ
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) lāx دلالت بر وفور چیزی در جایی میکند: سنگلاخ، دیولاخ، اهرمنلاخ، نمکلاخ.
-
تف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) taf ۱. گرمی؛ حرارت: ◻︎ در تف این بادیهٴ دیولاخ / خانهٴ دل تنگ و غم دل فراخ (نظامی۱: ۶۷).۲. بخار.۳. [قدیمی] روشنی؛ پرتو.