کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرسال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیرسال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] dirsāl ۱. کهنه.۲. کهن؛ کهنسال.
-
جستوجو در متن
-
دیرینه روز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] dirineruz آنکه عمر بسیار کرده؛ پیر فرتوت کهنسال؛ دیرینهزاد؛ دیرینهسال؛ دیرسال؛ دیرساله.
-
پرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) parde ۱. پرده یا چیزی که برای جلوگیری از نور، جلو پنجره یا در نصب میکند.۲. روپوش.۳. (موسیقی) تغییر ارتعاشی میان دو نت متوالی به جز می و فا، و سی و دو.۴. (هنر) در تئاتر، هریک از قسمتهای بازی و نمایش در تماشاخانه که پرده میافتد و سِن عوض میشو...