کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دکمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دکمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] dokme = تُکمه
-
جستوجو در متن
-
جوزگره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] jo[w]zgereh ۱. گرهی که به شکل دکمه باشد.۲. دکمهای که از قیطان درست کنند.
-
گوانگله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گویانگله، گوانگل، گویانگل› [قدیمی] gu'angole دکمه که به لباس میدوزند؛ تکمه.
-
ضامن دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] zāmendār نوعی چاقو که دارای دکمه یا فنر است و تا دکمه یا فنر را فشار ندهند تیغۀ چاقو خم نمیشود.
-
کرج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] karj ۱. دکمه؛ گوی گریبان.۲. چاک پیراهن.
-
انگله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انگُل، انگول، انگوله، انگیل، انگیله› [قدیمی] 'angole ۱. دکمه.۲. منگوله.۳. حلقه.۴. جادکمه.
-
قبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قباء، جمع: اقبِیَة] qabā نوعی لباس جلوباز بلند مردانه که دو طرف جلو آن با دکمه بسته میشود.
-
آکاردئون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: accordéon] (موسیقی) 'ākārde'on نوعی ساز دارای شستی با بدنهای چیندار که هنگام نواختن با فشار دست، بازوبسته میشود و دکمههای آن را با انگشت فشار میدهند؛ گارمون.
-
فکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: faux col] fokol ۱. موهای مرتبشدۀ جلوی سر.۲. پاپیون.۳. کراوات.۴. [منسوخ] یقۀ پیراهن که با دکمه به آن وصل میشده است.
-
منگنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] manga(e)ne ۱. دستگاه یا ابزاری که چیزی را زیر آن بگذارند و فشرده کنند؛ آلت فشار.۲. افزاری که با آن دکمه و جادکمه درست میکنند.
-
ولوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: volume] volo(u)m ۱. میزان صدا در هر سیستم صوتی.۲. دکمه یا پیچی که با آن صدای سیستم صوتی را تنظیم میکنند.
-
ماشین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: machine] māšin ۱. اتومبیل.۲. هر دستگاه مکانیکی یا الکتریکی: ماشین ظرفشویی.۳. ابزاری برای اصلاح مو.〈 ماشین تحریر: ماشینی دارای دکمههایی شامل حروف، اعداد، و نشانهها که بهوسیلۀ آن مطالب را بر روی کاغذ مینویسند.
-
زیپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: zip] zip نوعی بست برای دوختن به لباس به جای دکمه و جادکمه و آن دونوار یا دوباریکۀ پارچه است که در کنار هرکدام دندانههای فلزی بهاندازههای مختلف قرار دارد و با کشیدن گیرۀ متحرک دندانهها درهم میافتد و با پایین کشیدن گیره دندانهها...
-
ژاکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: jaquette] žāka(e)t ۱. پوشاک جلوباز و معمولاً دکمهدار که از پشم یا کرک بافته میشود و بالاتنه را میپوشاند.۲. نوعی لباس زنانه که روی پیراهن میپوشند.۳. [منسوخ] نوعی لباس مردانه که تا زانو میرسد.