کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دژن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دژند› [قدیمی] dožan ۱. هر چیزی که طعمش تندوتیز باشد؛ تندوتیز.۲. تندخو و خشمگین.
-
جستوجو در متن
-
دژند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] dožand = دژن
-
کیکیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کیکر، کیکژ، ککژ، ککش، کیکش› (زیستشناسی) [قدیمی] ka(e)ykiz ترهتیزک: ◻︎ کیکیز و گندنا و سِپندان و کاسنی / این هر چهار گونه که دادی همه دژَن (؟: لغتنامه: دژن).