کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دِلِنْگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] dela(e)ng ۱. آویخته؛ آویزان؛ آونگ.۲. (اسم) خوشۀ خرما.۳. (اسم) بندی که از چوب و علف و شاخههای درخت جلوی آب درست کنند.
-
واژههای همآوا
-
دلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] dela(e)ng ۱. آویخته؛ آویزان؛ آونگ.۲. (اسم) خوشۀ خرما.۳. (اسم) بندی که از چوب و علف و شاخههای درخت جلوی آب درست کنند.
-
جستوجو در متن
-
دشنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dašang = دلنگ