کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دو شاخه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دوبه دو
فرهنگ فارسی عمید
(قید) dobedo ۱. دوتادوتا؛ دوتایی.۲. دوتن با هم بدون شخص دیگر.
-
سگ دو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] sagdo[w] = سگدوی
-
یکی به دو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] yekibedo گفتگوی بیجا و بیمعنی؛ مشاجره؛ ستیزه کردن.〈 یکیبهدو کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] گفتگوی بیجا و بیمعنی کردن؛ مشاجره کردن؛ ستیزه کردن.
-
واژههای همآوا
-
دوشاخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دوشاخ› došāxe هر آلتی که بر سر آن دو میله به شکل دو انگشت باشد.
-
جستوجو در متن
-
غصن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اغصان و غصون] [قدیمی] qosn شاخۀ درخت؛ شاخه.
-
زخاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zaxāre شاخ درخت؛ شاخه.
-
دمبرگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دمبرگ› (زیستشناسی) dombarg دنبالۀ باریکی که برگ را به شاخه یا ساقه متصل میسازد.
-
دوشاخ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) došāx ویژگی هرچیزی که دارای دو شاخه باشد شبیه دو انگشت.
-
پرشاخ وبرگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) poršāxobarg درخت یا بوته که شاخه و برگ بسیار داشته باشد.
-
شاخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šāxe ۱. (زیستشناسی) آنچه از تنۀ درخت یا ساقۀ گیاه میروید و حامل برگ، گل، یا میوه است؛ شاخ.۲. آنچه از چیز دیگر جدا شود، مثل جوی آب که از نهر یا رود جدا شود.۳. شعبه.۴. [مجاز] فرقه؛ دسته.۵. [مجاز] واحد شمارش تیرآهن، نبات، و مانند آن: یک شاخه نبا...
-
اقتضاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eqtezāb ۱. بریدن شاخه از درخت.۲. بدیهه گفتن کلام.۳. (ادبی) = اشتقاق
-
دمگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دمگل› (زیستشناسی) domgol میله یا دنبالۀ باریکی که گل را به ساقه یا شاخه متصل میسازد.
-
دوپایه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (زیستشناسی) dopāye ویژگی گیاهی که گل نر و گل مادۀ آن بر روی دو شاخه یا دو پایۀ جداگانه باشد.