کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوچرخهگَردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دوچرخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dočarxe یکی از وسایل نقلیه که دو چرخ دارد و یک نفر بر آن سوار میشود و با فشاری که با پاهای خود به دو رکاب آن میدهد حرکت میکند؛ بیسیکلت.
-
گردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) gerdi گرد بودن.
-
گردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] gordi ۱. دلیری.۲. پهلوانی.
-
خواب گردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xābgardi راه رفتن در خواب.