کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دولپه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دولپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دولپهای› (زیستشناسی) dolappe گیاههای گلدار که دانههای آنها دولپه دارد، مانند نخود، لوبیا، باقلا؛ ذوفلقتین.
-
جستوجو در متن
-
پروانه واران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) parvānevārān تیرهای از گیاهان دولپهای جداگلبرگ مانند باقلا و لوبیا که گلهای آنها شبیه بالهای پروانه است.
-
پیاله داران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [یونانی. فارسی، جمعِ پیالهدار] (زیستشناسی) piyāledārān تیرهای از دولپهایهای بیگلبرگ که میوۀ آنها در پیالهای که از به هم پیوستن برگهای گل تشکیل میشود قرار میگیرد.
-
نعناعیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) na'nā'iyān تیرهای از گیاهان دولپهای پیوستهگلبرگ که در مزارع و کنارۀ رودها و نهرها میرویند و برگهای آنها دارای کرکهای نرم و اسانس معطر است از آنها اسانس گرفته میشود و به عنوان سبزیهای خوردنی به کار می...