کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوغِ کرۀ کشت شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دوغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) duq ماست که در آن آب ریخته و بههم زده باشند؛ ماست مخلوط با آب.〈 دوغ وحدت: دوغی که درویشان در آن بنگ میریزند و میآشامند.
-
آب دوغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) = دوغ 'ābduq
-
آب دوغ خیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābduqxiyār خوراکی مرکب از دوغ، خیار خردشده، سبزی، کشمش، مغز گردو، و نان تریدشده.
-
جستوجو در متن
-
نیمکره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] (جغرافیا) nimkore نصف کرۀ زمین که بهوسیلۀ خط فرضی استوا جدا شده است: نیمکرۀ شمالی، نیمکرۀ جنوبی.
-
صلبیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صلبیَّة] (زیستشناسی) solbiy[y]e لایۀ سفید و کدر خارجی کرۀ چشم که از بافت محکم ساخته شده است؛ سفیدی چشم.
-
قطب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَقطاب] qotb ۱. (جغرافیا) هریک از دو طرف محور کرۀ زمین با مناطق اطراف آن.۲. مکانی که فعالیت خاصی در آن زیاد یا متمرکز باشد: قطب صنعتی.۳. (فیزیک) دو انتهای پیل یا باتری الکتریکی.۴. شیخ و مهتر قوم؛ کسی که مدار کارها به وجود او باشد.۵....
-
مغناطیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زمینشناسی) meqnātis نوعی سنگ آهن که در معدنهای مخصوص بهشکل سنگ سیاه پیدا میشود و آهن را به خود جذب میکند؛ آهنربا.〈 مغناطیس زمین: (فیزیک) کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو س...
-
اتمسفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: atmophère] 'atmosfer ۱. طبقۀ هوا که گرداگرد کرۀ زمین را فراگرفته و از گازهای مختلف مانند ازت، اکسیژن، اسیدکربنیک، آرگن، هیدروژن، و غیره تشکیل شده؛ طبقۀ بخار یا جو.۲. (فیزیک) واحد اندازهگیری فشار یک کیلوگرم بر یک سانتیمتر.
-
منطقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مِنطقَة، جمع: مناطق] mantaqe ۱. (جغرافیا) هریک از قسمتهای پنجگانۀ کرۀ زمین که از لحاظ درجۀ حرارت تقسیم شده: منطقهٴ حاره، منطقهٴ معتدلهٴ جنوبی، منطقهٴ معتدلهٴ شمالی، منطقهٴ منجمدۀ جنوبی، منطقهٴ منجمدۀ شمالی.۲. (نظامی) جبهۀ جنگ.