کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور شو،()کور شو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šo[w] = شب
-
شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شوی› šu = شوهر
-
شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: show] šo[w] ۱. نمایش.۲. جلوه؛ تظاهر.
-
شو
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ شدن) šo[w] ۱. = شُدن۲. شونده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): تاشو.
-
هم شو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹همشوی› hamšu = هوو
-
فانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پانه، فهانه، پهانه› [قدیمی] fāne ۱. = بِغاز۲. چوب پشت در؛ کلون: ◻︎ تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو: ۴۲).
-
برون شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بیرونشو› [قدیمی] borunšo[w] راه بیرون شدن؛ محل خروج.
-
مرده شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: murtak-soy] mordešu = مردهشور
-
شوهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šo[w]har همسر زن؛ شو؛ شوی.
-
شوی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: šōī] ‹شو› šuy = شوهر
-
دندان شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دندانشوی› [قدیمی] dandānšu دندان پاککن؛ آلتی که با آن دندانها را میشویند؛ مسواک.
-
جامه شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹جامهشوی› [قدیمی] jāmešu کسی جامههای مردم را میشوید؛ لباسشو؛ رختشو؛ گازُر.
-
روده شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹رودهشوی› (پزشکی) rudešu وسیلهای با لولۀ لاستیکی برای شستشوی معده.
-
چاوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] čāvoš = چاووش: ◻︎ ز دل دادن چاوشان دلیر / دلاورشده گور بر جنگ شیر (نظامی۵: ۸۰۱)، ◻︎ نفیر چاوشان ز «دور شو، دور» / ز گیتی چشم بد را کرده مهجور (نظامی۲: ۲۵۴).
-
آستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آستانه، استانه، ستان، ستانه› 'āstān ۱. درگاه.۲. جلو در؛ کفشکن.۳. [مجاز] دربار و بارگاه: ◻︎ راست شو، تا به راستان برسی / خاک شو، تا به آستان برسی (اوحدی: ۵۶۶).۴. مقبرۀ امامان و امامزادگان.۵. [قدیمی، مجاز] در حضور پادشاهان و بزرگان.