کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: دَورَة] do[w]re ۱. گردش؛ گردش گرد چیزی؛ یکدور گردیدن؛ یکبار گردیدن.۲. (اسم) عهد و زمان.۳. (موسیقی) [قدیمی] اُکتاو؛ گام.
-
دوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دورک، دورق› [قدیمی] dure سبوی بزرگ که دو دسته دارد.
-
دوره گرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [مجاز] do[w]regard کاسب و پیشهور که در کوچه و خیابان گردش کند و کالای خود را به فروش برساند.
-
هم دوره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] hamdo[w]re همزمان؛ همعصر؛ همروزگار؛ معاصر.
-
جستوجو در متن
-
پالئوژن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: paléogène] (زمینشناسی) pāle'ožen دو دورۀ ائوسن و الیگوسن از دوران سوم زمینشناسی که اغلب کوهها در این دوره بهوجود آمده، و اجسام فسیلشدۀ جانوران بزرگ از این دوره باقی مانده است.
-
جاهلیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جاهلیّة] jāheliy[y]at ۱. دورۀ پیش از اسلام در عربستان و احوال عرب در آن زمان که دورۀ بتپرستی بود.۲. [مجاز] دورۀ جهل و نادانی.
-
سیکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cycle] sikl ۱. دور؛ دوره؛ گردش.۲. دورۀ سهساله تحصیلات بعد از دورۀ ابتدایی از سال هفتم تا سال نهم.۳. (صفت) کسی که دارای مدرک پایانی این دورۀ تحصیلی است.
-
لیسانس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: licence] lisāns ۱. گواهینامۀ پایانِ دورۀ کارشناسی.۲. دورۀ چهارسالۀ کارشناسی.۳. (صفت) کسی که این دوره را با موفقیت گذرانده باشد؛ لیسانسیه.۴. پروانه؛ اجازهنامه.
-
کامبرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cambrien] (زمینشناسی) kāmberiyan دورۀ اول از دوران پالئوزوئیک.
-
کرتاسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: crétacé] (زمینشناسی) ker[e]tāse دورۀ سوم از دوران دوم زمینشناسی (مزوزوئیک).
-
کاتوزیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kātuziyān یکی از طبقات اجتماعی در دورۀ ساسانیان.
-
چرخچی باشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. ترکی] [منسوخ] čarxčibāši در دورۀ صفویه، فرماندهِ چرخچیان.
-
قاپوچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] ‹قاپچی› [منسوخ] qāpuči در دوره صفوی و پس از آن، دربان.
-
قاجاری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به قاجار) [ترکی. فارسی] qājāri مربوط به قاجار: دورۀ قاجاری.