کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوبه دو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوبه دو
فرهنگ فارسی عمید
(قید) dobedo ۱. دوتادوتا؛ دوتایی.۲. دوتن با هم بدون شخص دیگر.
-
جستوجو در متن
-
دوگان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] dogān ۱. دو؛ دوتا؛ دوتایی؛ دوبهدو.۲. دوبرابر.
-
سخن چین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [مجاز] soxančin کسیکه سخن یا سرّ کسی را به دیگری بگوید و دوبههمزنی کند؛ خبرکش؛ نمّام: ◻︎ میان دو تن جنگ چون آتش است / سخنچین بدبخت هیزمکش است (سعدی۱: ۱۶۲).