کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دواننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دواننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) davānande ۱. آنکه دیگری را وادار به دویدن کند.۲. کسی که سوار بر اسب یا چهارپای دیگر شود و او را بدواند.
-
جستوجو در متن
-
پویاننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] puyānande دواننده.
-
تازاننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) tāzānande دواننده؛ به تاختدرآورنده.
-
تازنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tāzande ۱. دونده.۲. دواننده؛ تاختوتازکننده.