کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوآتشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوآتشه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) do'ātaše ۱. چیزی که دوبار روی آتش گذاشته شده باشد.۲. [مجاز] تندرو؛ افراطی.
-
جستوجو در متن
-
نان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nān] nān ۱. خمیر آرد گندم یا جو که در تنور یا فر پخته شده باشد.۲. [مجاز] وسیلۀ گذران زندگی.〈 نان دوآتشه: نان برشته.〈 نان کشکین: [قدیمی] نانی که از آرد جو، باقلا، و نخود میپختند: ◻︎ ز پیشی و بیشی ندارند هوش / خورش، نان کشکین و...
-
عرق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'araq ۱. (زیستشناسی) مایعی که از غدههای زیر پوست بدن تراوش میکند و مرکب از آب، نمک، اوره، و مواد دیگر است؛ خوی؛ خی.۲. نوعی نوشیدنی الکلی که از تقطیر شراب انگور، سیب، خرما یا کشمش بهدست میآید.۳. هر مایعی که از تقطیر جوشاندۀ بعضی ...