کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده ده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dehxodā خداوند ده؛ صاحب ده؛ رئیس و بزرگتر ده؛ کدخدا؛ دهکیا.
-
دهکده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dehkade ۱. ده؛ قریه؛ ده کوچک.۲. خانهای که در ده باشد.
-
دهدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) dehdār دارندۀ ده؛ صاحب ده؛ کدخدا؛ سرکرده یا سرپرست مردم ده؛ کسی که کارهای یک دهستان را اداره کند.
-
دهگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dehikān] [قدیمی] dehgān ۱. صاحب ده؛ رئیس ده؛ بزرگ ده.۲. خرده مالک.۳. (اسم، صفت) = دهقان
-
دهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dahe ۱. ده؛ ده واحد از چیزی.۲. هر قسمت دهتایی از چیزی که دهتادهتا یا به قسمتهای دهتایی تقسیم شود.۳. ده روز از ماه.
-
دهقان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: دِهقان و دُهقان، معرب، مٲخوذ از فارسی: دهگان، جمع: دَهاقین] dehqān ۱. کشاورز.۲. صاحب ده؛ رئیس ده.
-
عشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ašr ۱. ده آیۀ قرآن که به شاگردان میآموختند.۲. علامتی زرین در پایان هر ده آیه.
-
زاغ دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] zāqdel سیاهدل؛ سختدل: ◻︎ زاغدلان را نفس شوم ده / مغز غلیواژ و سر بوم ده (امیرخسرو: لغتنامه: زاغدل).
-
کرستون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قرسطون، فرستون، فرسطون› [قدیمی] karastun = قپان: ◻︎ خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی: شاعران بیدیوان: ۲۹۹).
-
وا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ابا، با› [قدیمی] vā آش: شوروا، سکوا: ◻︎ ز ده گونه ریچال و ده گونه وا / گلوبندگی هر یکی را سزا (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۷).
-
وی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] vey ۱. مقدار؛ اندازه.۲. افزایش چیزی به چند برابر: ده وی (= ده برابر).〈 وی کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] افزایش پیدا کردن.
-
بلوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [منسوخ] boluk ناحیهای شامل چند ده؛ دهستان؛ ولایت.
-
چرونس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] červons پول رایج روسیه، معادل ده منات.
-
دکاگرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décagramme] dekāgeram واحد اندازهگیری جرم، معادل ده گرم.
-
دکالیتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décalitre] dekālitr واحد اندازهگیری حجم مایعات، معادل ده لیتر.