کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهانۀ آتشفشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دهانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dahāne ۱. محل ورود به هرچیز یا هرجا: دهانهٴ مَشک، دهانهٴ غار، دهانهٴ قنات.۲. = دَهَنه
-
جستوجو در متن
-
گدازه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زمینشناسی) godāze مواد گداختهشده که از دهانۀ آتشفشان بیرون آید.
-
آتش فشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ātašfešān ۱. افشانندۀ آتش: کوه آتشفشان.۲. (اسم) (زمینشناسی) حفرهای در پوستۀ زمین که از دهانۀ آن بخارهای گوگردی و مواد گداخته بیرون آید.۳. [مجاز] آنچه برق بزند.