کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دنب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dumb] (زیستشناسی) domb = دُم
-
واژههای مشابه
-
دنب غزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] dombqaze = دنبالچه
-
جستوجو در متن
-
ذنب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَذناب] [قدیمی] zanab ۱. دنب؛ دم.۲. دنبال؛ دنباله.
-
دنبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dombāl ۱. دم؛ دنب.۲. پس؛ عقب؛ پشت و عقب کسی یا چیزی.〈 دنبال کردن: (مصدر متعدی)۱. عقب کسی یا کاری رفتن.۲. کاری را ادامه دادن.