کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دل سوزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دل آزرده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [مجاز] del[']āzorde آزردهدل؛ رنجیده.
-
دل آسا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] del[']āsā آسایشدهنده به دل؛ آنچه باعث آسایش قلب و آرامش خاطر شود.
-
دل آشوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) del[']āšub ۱. [مجاز] آنچه باعث آشوب و بههمخوردگی دل شود و از آن حالت تهوع به انسان دست دهد.۲. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] = پنجانگشت
-
دل آگاه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] del[']āgāh دانا و هوشیار؛ عاقل و دوراندیش.
-
دل افروز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] del[']afruz کسی یا چیزی که دل را شاد و روشن سازد؛ روشنکنندۀ دل.
-
دل افسرده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی، قید) [مجاز] del[']afsorde افسردهدل؛ غمناک؛ اندوهگین؛ دلتنگ.
-
دل افگار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دلفگار، دلفگار› [قدیمی، مجاز] del[']afgār دلآزرده؛ آزردهدل؛ دلریش؛ دلخسته؛ غمناک.
-
دل اندروا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دلاندروای، دلدروای› [قدیمی، مجاز] del[']andarvā دلواپس؛ نگران؛ مضطرب.
-
دل انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] del[']angiz کسی یا چیزی که دل را برانگیزد و انسان را به نشاط و طرب بیاورد.
-
دل باخته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] delbāxte عاشق؛ شیفته؛ فریفته؛ شیدا.
-
دل باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دلواز› [عامیانه، مجاز] delbāz جای وسیع و باصفا و خوشمنظر؛ دلگشا.
-
دل بستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] delbastegi عشق؛ علاقه؛ محبت.
-
دل بسته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] delbaste دلباخته به کسی یا چیزی؛ عاشق؛ علاقهمند.
-
دل پسند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [مجاز] delpasand پسندیده؛ مرغوب؛ آنچه انسان بپسندد و از آن خوشش بیاید.
-
دل پیچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دلپیچا› (پزشکی) delpiče بیماری اسهال و شکمروش با احساس درد و پیچش در رودهها.