کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلربایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلربایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] delrobāy(')i ۱. زیبایی.۲. عمل ربودن دلها بهواسطۀ زیبایی.
-
جستوجو در متن
-
جذابیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] jazzābiy[y]at گیرایی؛ دلربایی.
-
عشوه گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'ešvegari عشوهکاری؛ دلربایی.
-
سحرآمیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [عربی. فارسی] sehr[']āmiz ۱. آمیخته به سحر.۲. [مجاز] هرچه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد.
-
دل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dil] del ۱. (زیستشناسی) = قلب۲. [مجاز] خاطر و ضمیر.۳. [مجاز] شکم.۴. [مجاز] درون و میان چیزی.〈 دل آزردن: (مصدر متعدی) [مجاز] کسی را رنجاندن؛ آزرده ساختن.〈 دل باختن: (مصدر لازم) [مجاز] عاشق کسی یا چیزی شدن؛ عاشق شدن؛ فریفته ش...