کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دغسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دغسر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹داغسر› [قدیمی] daqsar کسی که سرش موی نداشته باشد؛ کچل؛ اصلع.
-
جستوجو در متن
-
کچل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کل› kačal مبتلا به کچلی؛ دغسر.
-
چسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹خشنگ› [قدیمی] časang ۱. کسی که سرش موی نداشته باشد؛ کل؛ کچل؛ دغسر.۲. (اسم) داغ پیشانی که از کثرت سجده کردن یا به سبب دیگر پیدا شده باشد؛ داغ پیشانی.
-
روخ چکاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دوخچکاد، رودچکاد› [قدیمی] ruxčakād کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد و پیش سر او موی نداشته باشد؛ تویل؛ دغسر؛ اصلع: ◻︎ ایستاده بهخشم بر در او / این بهنفرین سیاه روخچکاد (حکاک: شاعران بیدیوان: ۲۸۶).