کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دزدافشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دزدافشار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹دزدافشره› [قدیمی] dozd[']afšār کسی که شریک و مددکار دزد باشد؛ آنکه دزد را بشناسد و از مالی که او میدزدد سهمی برای خود بگیرد؛ شریک دزد: ◻︎ دلم دزد نظر، او دزد این دزد / عجب آن دزد دزدافشار چون است (مولوی۲: ۱۶۰).
-
جستوجو در متن
-
افشار
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ افشردن و افشاردن) 'afšār ۱. = افشردن۲. افشارده؛ افشرده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دستافشار، مشتافشار.۳. افشارنده؛ افشرنده.۴. کمک؛ معاون؛ رفیق (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دزدافشار.