کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریدگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) daridegi ۱. پارگی؛ پارهشدگی؛ چاک؛ شکاف.۲. [مجاز] پررویی؛ بیشرمی.
-
واژههای مشابه
-
پرده دریدگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] pardedaridegi ۱. رسوایی.۲. بیشرمی.
-
جستوجو در متن
-
پارگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pāregi دریدگی؛ پاره بودن.
-
شکافتگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) šekāftegi دریدگی؛ چاکخوردگی.
-
عوار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عَوار و عُوار] [قدیمی] 'a(e,o)vār ۱. عیب؛ عیبوعار.۲. دریدگی و پارگی در جامه یا پارچه.
-
تهتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tahattok ۱. بیشرمی و بدزبانی.۲. پردهدریدگی؛ رسوایی.۳. [قدیمی] رسوا شدن.