کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درونج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درونج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: درونک] (زیستشناسی) [قدیمی] da(o)runaj گیاهی با ساقۀ بلند و مجوف که روی زمین میخوابد، برگهای شبیه برگ بادام، گلهای زردرنگ، ریشۀ گرهدار و به شکل عقرب، و طعم تلخ که در طب به کار میرود؛ درونه، درونک عقربی.
-
جستوجو در متن
-
درونک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] da(o)runak = درونج
-
درونه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] da(o)rune = درونج