کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دروغ وعدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دروغ باف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] doruqbāf = دروغپرداز
-
دروغ پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) doruqpardāz کسی که سخنان دروغ میگوید یا مینویسد؛ آنکه مطالب بیحقیقت را با آبوتاب بیان کند؛ دروغباف.
-
دروغ زن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [پهلوی: drozan] [قدیمی] doruqzan ۱. کسی که دروغ میگوید؛ دروغگو.۲. آنکه دروغی را به کس دیگر ببندد و به او نسبت دروغگویی بدهد.
-
دروغ سار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] doruqsār دروغگو؛ دروغپرداز: ◻︎ گر حکیمی دروغسار مباش / با کژ و با دروغ یار مباش (اوحدی: لغتنامه: دروغسار).