کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درشتشارششناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
درشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: društ] dorošt ۱. [مقابلِ نرم] ناهموار؛ زبر؛ زمخت؛ خشن.۲. چیزی که حجم آن از نوع خودش بزرگتر باشد.
-
درشت خو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹درشتخوی› [قدیمی، مجاز] doroštxu تندخو؛ بدخو؛ بدخلق.
-
درشت خویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] doroštxuy(')i تندخویی؛ بدخویی.
-
درشت گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹درشتگوی› [مجاز] doroštgu ناسزاگو.
-
درشت گویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] doroštguy(')i ناسزاگویی؛ سخن درشت گفتن.
-
استخوان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) 'osto(e)xānšenāsi علمی که دربارۀ استخوانهای بدن بحث میکند؛ استئولوژی.
-
اندرونه شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) [قدیمی] 'andarunešenāsi علم شناخت اعضای درونی بدن؛ علمی که دربارۀ اعضای درونی بدن بحث میکند؛ معرفةالاحشا.
-
انگل شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زیستشناسی) 'angalšenāsi علم به احوال موجوداتی که روی پوست یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی میکنند؛ طفیلیشناسی.
-
باستان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) bāstānšenāsi علمی که دربارۀ اشیای عتیقه، بناهای قدیمی، و آثار باستانی بحث و تحقیق میکند؛ علم به آثار عتیقه و اشیای باستانی؛ آرکئولوژی.
-
بافت شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زیستشناسی) bāftšenāsi نسجشناسی؛ قسمتی از علم تشریح که دربارۀ بافتها و یاختههای بدن بحث میکند.
-
کان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل اسم مصدر) (زمینشناسی) kānšenāsi معدنشناسی؛ علم به اکتشافات و استخراج معادن.
-
قیافه شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی. فارسی] qiyāfešenāsi علمی که بهوسیلۀ آن از مشاهدۀ صورت مردم به اخلاق و سیرت آنها پی میبرند؛ فراست.
-
گیاه شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زیستشناسی) giyāhšenāsi علمی که دربارۀ چگونگی گیاهان مختلف بحث میکند؛ شناختن انواع گیاهان؛ بتانیک؛ معرفةالنبات.
-
مردم شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) mardomšenāsi ۱. شناختن مردم.۲. علمی که دربارۀ اقوام و نژادهای مختلف و اعمال، اخلاق، و آثار آنها بحث میکند؛ آنتروپولوژی.
-
حق شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] haqšenāsi ۱. خداشناسی.۲. شناختن حق نعمت و احسان کسی و قدردانی و شکرگزاری.