کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درجه حرارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
درجه بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] dara(e)jebandi تقسیم کردن چیزی به چند درجه یا طبقه.
-
درجه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] dara(e)jedār ۱. دارای درجه؛ آنچه به چند درجه تقسیم شده.۲. (اسم، صفت فاعلی) (نظامی) آنکه دارای رتبۀ نظامی باشد، از سرجوخه تا استوار.
-
جستوجو در متن
-
سانتی گراد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centigrade] (فیزیک) sāntigerād واحد اندازهگیری درجۀ حرارت، برابر با یکصدم حرارت مورد نیاز برای جوشش آب.
-
دما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: damāk] damā ۱. گرمی؛ حرارت.۲. درجۀ حرارت؛ اندازۀ گرمی یا سردی برحسب مقیاسهای قراردادی.
-
دماسنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (فیزیک) damāsanj آلتی که درجۀ حرارت را معین کند؛ میزانالحراره؛ ترمومتر.
-
پیرومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pyromètre] (فیزیک) pirometr دستگاهی برای اندازهگیری درجۀ حرارت شدید؛ آذرسنج.
-
گرماسنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) garmāsanj ۱. (فیزیک) ابزاری با دو جسمِ دارای حرارت متضاد که برای مطالعۀ ویژگیهای گرمایی اجسام کاربرد دارد.۲. (پزشکی) ابزاری شبیه دماسنج با درجهبندی خاص (حداکثر ۴۲ و حداقل ۳۴ درجه) برای اندازهگیری درجۀ حرارت بدن؛ درجه.
-
بولومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bolomètre bolometr دستگاهی برای اندازهگیری درجۀ حرارت؛ دستگاه اندازهگیری تشعشعات حرارتی.
-
ترموگراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: thermographe] (فیزیک) termog[e]rāf نوعی دماسنج که تغییرات درجۀ حرارت را بهطور خودکار و به طریقۀ ترسیمی ثبت میکند؛ دمانگار.
-
دمانگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (فیزیک) dāmānegār گرمانگار؛ نوعی دماسنج که تغییرات درجۀ حرارت را به طورخودکار و به طریقۀ ترسیمی ثبت میکند؛ ترموگراف.
-
ترموسکپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: thermoscope] (فیزیک) termu(o)skop نوعی دماسنج مملو از هوا که برای تعیین اختلاف درجۀ حرارت بین دو محیط به کار میرود.
-
فارنهایت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: fahrenheit] (فیزیک) fārenhāyt واحد درجۀ حرارت که در آن نقطۀ انجماد آب ۳۲ و نقطۀ جوش آب ۲۱۲ درجه است. Δ برگرفته از نام دانیل گابریل فارنهایت، (۱۶۸۶ـ۱۷۳۶ میلادی) فیزیکدان آلمانی.
-
بیسموت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bismuth] (شیمی) bismut عنصر فلزی سفیدرنگ مایل به خاکستری، متبلور و شکننده که در ۲۶۸ درجه حرارت ذوب میشود و در داروسازی و صنعت به کار میرود.
-
سلنیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sélénium] ‹سلنیوم› (شیمی) seleniyom شبهفلزی جامد و قرمزرنگ که در حرارت ۲۱۷ درجه ذوب میشود و در ساخت دستگاههای زیراکس به کار میرود.