کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دختراندر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دختراندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دختاندر، دختندر› [قدیمی] doxtar[']andar دختری که از زن دیگر یا از شوهر دیگر باشد؛ نادختری.
-
جستوجو در متن
-
دخت اندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] doxt[']andar = دختراندر
-
نادختری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nādoxtari دختری که از زن یا شوهر دیگر باشد؛ دختراندر.
-
دختندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] doxtandar =دختراندر: ◻︎ شیعت مارندری ای بدنشان / شاید اگر دشمن دختندری (ناصرخسرو: ۵۵).