کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دجاجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دجاجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: دجاجَة] [قدیمی] dajāje ۱. (زیستشناسی) مرغ خانگی.۲. گروهۀ ریسمان.۳. عیال.۴. (نجوم) [قدیمی] یکی از صورتهای فلکی شمالی که از باشکوهترین صور فلکی است؛ ماکیان؛ صلیب شمالی.
-
جستوجو در متن
-
ذنب الدجاجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذنبالدّجاجَة] (نجوم) zanaboddajāje ستارهای درخشان در صورت فلکی دجاجه که در دم او جا دارد؛ ردف.