کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبیرخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دبیرخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dabirxāne شعبهای از یک اداره که نامهها را در آنجا مینویسند؛ دارالانشا.
-
جستوجو در متن
-
دارالانشا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: دارالنشاء] [قدیمی] dārol'enšā جای نامه نوشتن؛ اتاق یا شعبۀ یک اداره که نامهها را در آنجا مینویسند؛ دبیرخانه.
-
صاحب دیوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] sāhebdivān ناظر خزانه و مالیۀ دولت؛ عهدهدار عایدات ممکلت؛ کارپرداز لشکریان. Δ صاحب دیوانی در قدیم شغلی بوده معادل با وزارت دارایی امروزی. رئیس دبیرخانۀ پادشاهی را صاحب دیوان رسالت میگفتند.〈 صاحبدیوان ر...