کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دامنة کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دامنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) [قدیمی] dāmane =حصبه
-
دامنه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] dāmanedār ۱. مفصّلغ طولانی.۲. وسیع؛ پهناور؛ با عرض و طول بسیار.
-
جستوجو در متن
-
سینه کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] sinekeš جای پهن و هموار در دامنۀ کوه: سینهکش کوه.〈 سینهکش آفتاب: [مجاز] جای رو به آفتاب؛ جای مسطح که خورشید بر آن بتابد.
-
تنیزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tanize دامنۀ کوه: ◻︎ شاهبهرام از این قرار نگشت / سوی شیر آمد از تنیزۀ دشت (نظامی۴: ۵۸۸).
-
چشم انداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) če(a)šm[']andāz ۱. مساحتی از صحرا یا دامنۀ کوه که چشم همۀ آن را ببیند.۲. منظره؛ دورنما؛ چشمافکن.۳. منظرۀ وسیع باصفا.
-
راغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُغدی] [قدیمی] rāq ۱. مرغزار.۲. صحرا.۳. دامن کوه؛ دامنۀ سبزکوه که وصل به صحرا باشد: ◻︎ آهو ز تنگ کوه بیامد به دشت و راغ / برسبزه باده خوش بُوَد اکنون اگر خوری (رودکی: ۵۳۰)، ◻︎ چنان شد ز لشکر در و دشت و راغ / که بر سر نیارست پرید زاغ (فردوسی: ۱...
-
ماهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) māhur ۱. (زمینشناسی) هریک از برآمدگیهای تپهمانندِ دشت یا دامنۀ کوه.۲. (موسیقی) از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی.۳. (زیستشناسی) = گُل 〈 گل ماهور۴. (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستچهارگانۀ موسیقی ایرانی.