کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دافع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دافع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] dāfe' دفعکننده؛ پسزننده؛ دورکننده.
-
جستوجو در متن
-
دافعه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: دافعَة، مؤنث دافع] dāfe'e =دافع
-
اویشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'avišk گیاهی پوشیده از کرک، با برگهای بیضوی و گلهای کوچک سفید و میوهای قهوهایرنگ به اندازۀ فندق که در طب قدیم به عنوان تببُر و دافع کِرم به کار میرفته؛ پنیربند.