کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) dārande کسی که چیزی دارد؛ دارا؛ چیزدار؛ مالک.
-
واژههای مشابه
-
نگه دارنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹نگاهدارنده› negahdārande حفظکننده.
-
جستوجو در متن
-
عهده دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'ohdedār عهدهدارنده؛ برعهدهدارنده؛ آنکه امری را به گردن گرفته؛ متعهد.
-
مکتتم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moktatem پنهاندارنده.
-
ایستاننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) 'istānande برپاکننده؛ سرپادارنده.
-
بودار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بویدار› budār چیزی که دارای بو باشد؛ دارندۀ بو.
-
کاره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] kāreh کسی که چیزی را ناپسند میشمارد؛ کراهتدارنده.
-
لشکردار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] laškardār دارندۀ لشکر؛ نگهدار لشکر.
-
محب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: محبّ] moheb[b] دوستدارنده؛ دوستدار.
-
متصون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motasavven نگهدارندۀ نفس خود.
-
دوستدار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [پهلوی: dōsitār] ‹دوستار› dustdār دوستدارنده؛ یار مهربان.
-
پاسدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) pāsdār پاسدارنده؛ نگهبان؛ مراقب.
-
شاکر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] šāker شکرکننده؛ سپاسدارنده؛ سپاسگزار.