کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] xayyer نیکوکار؛ کریم.
-
خیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَیر، جمع: خُیور] xeyr ۱. [مقابلِ شر] خوبی؛ نیکویی.۲. احسان؛ نیکی.۳. (اسم) صلاح.۴. (اسم) اجر اخروی؛ ثواب.۵. (اسم) سود؛ فایده.۶. (صفت) خوب؛ نیک.۷. (شبه جمله، قید) [مقابلِ بلی] نَه.۸. (اسم) [قدیمی] مال.
-
خیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] xir = خِیری: ◻︎ چنان ننگش آمد ز کار هجیر / که شد لاله برگش به کردار خیر (فردوسی۴: ۴۳۲).
-
خیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xir هرزه؛ بیهوده؛ عبث.〈 خیرخیر: (قید) [قدیمی]۱. بیهوده؛ بیسبب: ◻︎ نخستین از اغریرت اندازه گیر / که بر دست او کشته شد خیرخیر (فردوسی: ۲/۳۳۵).۲. تیرهوتار: ◻︎ از آوای گردان و باران تیر / همی چشم خورشید شد خیرخیر (فردوسی: ۳/۱۴۹).۳. ...
-
واژههای مشابه
-
عاقبت به خیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی. عربی] 'āqebatbexeyr آنکه پایان کار یا زندگیش خوب باشد.
-
جستوجو در متن
-
اخیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ خَیِّر] 'axyār = خَیِّر
-
مناع الخیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: منّاعالخَیر] mannā'olxeyr آنکه مانع خیر شود.
-
صبحک اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی، مخففِ صَبَّحکَ اللهُ بالخَیرِ] [قدیمی] sabbahakallāh صبح بهخیر.
-
بار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: بارّ، جمعِ بررَة] [قدیمی] bār[r] بسیارخیّر؛ نیکوکار؛ صالح.
-
ثوابکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] savābkār کسی که عمل خیر انجام میدهد؛ نیکوکار.
-
مصلحت اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] masla(e)hat[']andiš آنکه به خیر و صلاح خود یا دیگری بیندیشد.
-
مصلحت بین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] masla(e)hatbin آنکه خیر و صلاح را در نظر میگیرد.
-
خیراندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] xeyr[']andiš ویژگی کسی که به خیر و خوبی دیگران میاندیشد.