کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش قیافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوش بینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مقابلِ بدبینی] xošbini خوشبین بودن.
-
خوش پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošpuš ویژگی کسی که لباس خوب و خوشدوخت میپوشد.
-
خوش تراش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xoštarāš ۱. ویژگی آنچه خوب تراش خورده است.۲. [مجاز] ویژگی آنکه اندام زیبا و متناسب دارد؛ خوشاندام.
-
خوش ترک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xoštarak کمی خوشتر و نیکوتر؛ قدری بهتر و خوشایندتر.
-
خوش ترکیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ بدترکیب] xoštarkib ۱. دارای اندام زیبا و متناسب؛ خوشاندام.۲. خوششکل.
-
خوش حساب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ بدحساب] xošhesāb ویژگی کسی که بدهی خود را سر موقع و بیتٲخیر میپردازد.
-
خوش خبر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošxabar ویژگی آنکه خبر خوش میآورد؛ مژدهدهنده.
-
خوش خدمت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošxedmat ویژگی کسی که خوب خدمت میکند و فرمان بزرگتر خود را خوب انجام میدهد.
-
خوش خدمتی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] xošxedmāti ۱. خوب خدمت کردن.۲. [عامیانه، مجاز] انجام دادن کارهای کسی با تملق و چاپلوسی.
-
خوش خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošxa(o)rām دارای ناز و وقار در راه رفتن؛ خوشرفتار.
-
خوش خط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošxat[t] ۱. ویژگی کسی که خط زیبا و نیکو دارد و خط را خوب مینویسد؛ خوشنویس.۲. نوشتهشده با خطی واضح و خوانا: تکالیف خوشخط.
-
خوش خلق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ بدخلق] xošxolq = خوشاخلاق
-
خوش خو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹خوشخوی› xošxu = خوشاخلاق
-
خوش خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xošxār = خوشخوراک
-
خوش خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošxān = خوشآواز