کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودپرست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خودپرست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodparast کسی که خود را بسیار دوست دارد و همه چیز را برای خود میخواهد؛ متکبر؛ خودخواه.
-
جستوجو در متن
-
خودخواه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodxāh کسی که فقط خود را میخواهد و خود را برتر از دیگران میداند؛ خودپرست.
-
خودپرستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xodparasti ۱. خودپرست بودن؛ خودخواهی.۲. (قید) همراه با خودخواهی.
-
خودگزین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodgozin خودخواه؛ خودپرست: ◻︎ خویشبینی کرد و آمد خودگزین / خنده زد بر کار ابلیس لعین (مولوی: ۱۸۸).
-
پرست
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پرستیدن) parast ۱. = پرستیدن۲. پرستنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خداپرست، بتپرست، آتشپرست، میپرست، آفتابپرست، ستارهپرست، خودپرست.