کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوان گستردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پیش خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] pišxān کسی که در مجلس وعظ یا روضهخوانی چیزی بخواند.
-
روضه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ro[w]zexān آنکه در مجالس سوگواری و عزاداری ذکر مصیبت امام حسین و کربلا میکند؛ کسی که کارش خواندن روضه است.
-
نوحه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] no[w]hexān کسی که برای گریاندن دیگران اشعار غمانگیز بخواند.
-
خوان پایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خوانبایه› [قدیمی] xānpāye ۱. سفره.۲. میز غذاخوری.۳. دستار خوان؛ دستمال سفره.
-
خوان سالار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سالارخوان، خوانسار› xānsālār ۱. سرپرست سفرهخانه؛ رئیس آشپزخانه.۲. آشپز سفرهخانه.
-
خوش خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošxān = خوشآواز
-
سبق خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sabaqxān کسی که نزد استاد درس میخواند؛ متعلم؛ شاگرد.
-
صبح خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] sobhxān ۱. ویژگی مرغی که هنگام صبح آواز میخواند.۲. (اسم، صفت فاعلی) (زیستشناسی) [مجاز] بلبل: ◻︎ چه حالت است که گل در سحر نماید روی / چه آتش است که در مرغ صبحخوان گیرد (حافظ: ۱۰۳۵).
-
یکه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] yekkexān ویژگی آوازهخوانی که در مجلس بزم تنها بخواند و همکار و همآهنگ نداشته باشد.
-
جستوجو در متن
-
ساختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: sāxtan] sāxtan ۱. درست کردن براساس نقشه و طرح قبلی.۲. بنا کردن.۳. چیزی را آماده کردن و پدید آوردن.۴. آراستن و ترتیب دادن.۵. سازگاری کردن؛ سازیدن.۶. از نیست هست کردن؛ آفریدن؛ خلق کردن.۷. تغییر دادن: ◻︎ چگونه ساخت از گل مرغ عیسی / ...