کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواننده-ترانهپرداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خواننده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) xānande ۱. کسی که نوشتهای را میخواند.۲. آوازخوان.۳. [قدیمی] باسواد.
-
ترانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tarāne ۱. (موسیقی) سرود؛ نغمه.۲. (ادبی) دوبیتی: ◻︎ هر نسفتهدُری دُری میسفت / هر غزاله ترانهای میگفت (نظامی۴: ۶۲۷).۳. [قدیمی] تروتازه.۴. [قدیمی] معشوق جوان.۵. [قدیمی] جوان خوشصورت.
-
پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پرداختن و پردازیدن) pardāz ۱. = پرداختن: ◻︎ همیشه به یزدانپرستان گرای / بپرداز دل زاین سپنجیسرای (فردوسی: ۸/۴۱۶).۲. آرایشکننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چهرهپرداز، سخنپرداز.٣. گوینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): عبارتپرداز، دروغپرداز، نک...
-
افسانه پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) 'afsānepardāz ۱. کسی که افسانهای میسازد یا مینویسد؛ گویندۀ افسانه.۲. [مجاز] کسی که حرف دروغ و باورنکردنی بزند؛ بیهودهگو.
-
کاسه پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی. فارسی] [قدیمی] kāsepardāz بسیارخوار؛ پرخور.
-
گنج پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت)[قدیمی] ganjpardāz = گنجبخش
-
چاره پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] čārepardāz کسی که از عهدۀ درمان دردی یا اصلاح امری برآید؛ چارهگر.
-
غزل پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] qazalpardāz غزلسرا؛ غزلگو؛ غزلخوان.
-
غم پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] qampardāz غمپردازنده؛ زداینده و دورکنندۀ غم؛ غمکاه؛ غمزدا: ◻︎ نه آن غم را زدل شایست راندن / نه غمپرداز را شایست خواندن (نظامی۲: ۱۹۱).
-
قصه پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] qessepardāz کسی که قصهای را بهتفصیل بیان میکند؛ قصهپردازنده؛ داستانسرا.
-
چهره پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) čehrepardāz صورتگر؛ نقاش.
-
نغمه پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] naqmepardāz ۱. آهنگساز.۲. سرودگو؛ آوازخوان.
-
نکته پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] noktepardāz نکتهپرور؛ نکتهآرا؛ کسی که نکته یا مطلبی را خوب ادا کند.
-
دروغ پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) doruqpardāz کسی که سخنان دروغ میگوید یا مینویسد؛ آنکه مطالب بیحقیقت را با آبوتاب بیان کند؛ دروغباف.
-
سخن پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] soxanpardāz سخندان؛ بلیغ و فصیح؛ سخنآرا.