کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوابگاه درکشتی یا ترن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ترن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: train] teran واگنهای مسافری یا باری که روی خط آهن حرکت میکنند؛ قطار.
-
نسترن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nastarōn] ‹نستر، نستروین، نسترون› (زیستشناسی) nastaran ۱. گلی خوشبو به رنگ سرخ یا سفید، کوچکتر از گل سرخ که در هر شاخهاش چندین گل شکفته میشود؛ ترن.۲. درختچه خاردار این گل: ◻︎ سر نسترن را ز موی سپید / سیاهی ده از سایهٴ مشک بید (نظام...