کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خمسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خمسَة] [قدیمی] xamse ۱. پنج.۲. پنجگانه: حواس خمسه.〈 خمسهٴ متحیره: (نجوم) [قدیمی، مجاز] عطارد، زهره، مریخ، مشتری، و زحل.〈 خمسهٴ مسترقه: [قدیمی، مجاز] = بهیزک
-
جستوجو در متن
-
پنج حس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] panjhes[s] حواس خمسه؛ حواس پنجگانه.
-
چبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čabān تیرهای از ایل اینانلو از ایالات خمسۀ فارس.
-
وهشتواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (اوستایی vahištōišt) ‹هشتویش، هیشتواشت، وهشتوشت› [قدیمی] vaheštvāš روز پنجم از پنجۀ دزدیده؛ خمسۀ مسترقه.
-
اشتود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'o(a)štavad ۱. روز دوم از خمسۀ مسترقه.۲. بخش دوم از پنج بخش گاتها.
-
اسفار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asfār ۱. [جمعِ سِفر] = سِفر: اسفار خمسه.۲. [جمعِ سَفَر] = سَفَر
-
اهنود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اهنوت› 'ahonvad ۱. نخستین بخش از پنج بخش گاتها.۲. روز اول از خمسۀ مسترقه یا پنجۀ دزدیده.
-
حواس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حواسّ، جمعِ حاسَّة] (زیستشناسی) havās = حاسه〈حواس پنجگانه (خمسه): (زیستشناسی) بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی، و بینایی.
-
تورات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تَوراة، مٲخوذ از عبری] to[w]rāt ۱. کتاب مقدس و مذهبی قوم یهود که از حضرت موسی باقی مانده است و شامل پنج کتاب (اَسفار خمسه) میباشد: ۱) سِفْر تکوین، راجع به خلقت عالم و اوایل تاریخ بنیاسرائیل. ۲) سفر خروج، دربارۀ مهاجرت بنیاسراییل از مص...