کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلقت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خلقَة] xelqat ۱. آفرینش.۲. (اسم) فطرت؛ هیئت؛ سرشت.۳. (اسم) شکل ظاهری انسان.
-
جستوجو در متن
-
طینت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طینة] tinat خلقت؛ سرشت؛ خوی؛ نهاد.
-
آفرینش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹آفرش› 'āfarineš ۱. عمل آفریدن؛ خلقت.۲. کار و اثری که از نتیجۀ این عمل به وجود میآید.۳. قضاوقدر؛ تقدیر.۴. چگونگی خلقت.
-
کینونت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: کَینونة] [قدیمی] keynunat ۱. آفرینش؛ خلقت.۲. پدید آمدن؛ بودن.
-
زمین شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زمینشناسی) za(e)minšenāsi علمی که دربارۀ خلقت زمین و چگونگی طبقات و قسمتهای مختلف آن بحث میکند؛ معرفةالارض؛ ژئولوژی.
-
پیدایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) peydāyeš ۱. آشکار شدن؛ پدیدار گشتن؛ پیدایی.۲. خلقت؛ هستی؛ وجود.
-
فطرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فطرة] fetrat ۱. ویژگیهای ذاتی؛ سرشت؛ طبیعت؛ نهاد.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] آفرینش؛ خلقت.
-
لولاک
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: لَولاکَ] [قدیمی] lo[w]lāk اگر نبودی تو. Δ اشاره به حدیث قدسی خطاب به پیغمبر اسلام: «لَولاکَ، لَمّا خَلَقتُ الاَفلاکَ» (= اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم).
-
جهش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) jaheš ۱. جستوخیز؛ جهیدن.۲. طبیعت؛ سرشت؛ خلقت: ◻︎ چون آن بدجهش رفت نزدیک شاه / ورا دید با بند در پیشگاه (فردوسی۴: ۸/۳۶۱ حاشیه).۳. (زیستشناسی) تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ میدهد؛ موتاسیون: جهش ژنتیکی.
-
ابداع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ebdā' ۱. پدید آوردن چیزی نو؛ نو آوردن؛ چیز تازه آوردن.۲. کار تازهای کردن.۳. خلقت؛ آفریدن.۴. (ادبی) در بدیع، آوردن چند صنعت ادبی (مانند جناس، قلب، متضاد، و ردالصدرعلیالعجز) در یک بیت شعر یا عبارت، مانندِ این شعر: جهان گشاد...
-
تورات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تَوراة، مٲخوذ از عبری] to[w]rāt ۱. کتاب مقدس و مذهبی قوم یهود که از حضرت موسی باقی مانده است و شامل پنج کتاب (اَسفار خمسه) میباشد: ۱) سِفْر تکوین، راجع به خلقت عالم و اوایل تاریخ بنیاسرائیل. ۲) سفر خروج، دربارۀ مهاجرت بنیاسراییل از مص...
-
عالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عوالم] 'ālam ۱. دنیا و آنچه در آن است؛ جهان؛ گیتی.٢. [مجاز] خَلق.٣. [قدیمی] روزگار.〈 عالم آخرت: [مقابل ِدنیا] جهان دیگر؛ آن جهان.〈 عالم امر: (فلسفه) عالم ملائکه؛ عالم ملکوت.〈 عالم امکان: (فلسفه) آنچه غیر از ذات خ...