کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xollar گیاهی از تیرۀ پروانهواران با برگهای کوچک، گلهای سفید، زرد، یا آبی کمرنگ، و دانههایی که در غلافی شبیه غلاف باقلا جا دارد و مصرف خوراکی دارد.
-
جستوجو در متن
-
بسله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بسیله› (زیستشناسی) [قدیمی] basle = خلر
-
کلول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kalul =خلر
-
ملک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] molk = خلر
-
پیچی ها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) pičihā دستهای از پروانهواران که میتوانند به گیاهان دیگر بپیچند، مانند باقلا، خلر، ماش، و عدس.
-
سویا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: soya] (زیستشناسی) soyā ۱. گیاهی با برگهای درشت، گلهای سفید یا بنفش، و ساقههای پوشیده از تارهای سفید که بلندیش تا یک متر میرسد.۲. دانههای این گیاه که به درشتی لوبیا، به رنگ زرد، سرخ، یا سفید که در غلافی شبیه غلاف لوبیا جا دارد و ...